کد خبر : 18019
تاریخ انتشار : دوشنبه 3 خرداد 1400 - 20:35

دوم خرداد در خوزستان و ضرورت رویش اصلاح‌طلبیِ گفتمان‌محور!

دوم خرداد در خوزستان و ضرورت رویش اصلاح‌طلبیِ گفتمان‌محور!   رضا بهرامی   زمستان ۷۵، در فضای سرد سپهر سیاست ایران، همه‌ چیز مهیّای ورود نامزد جناح راست به پاستور بود. در حالی که راست‌گرایان یک پیروزی بی‌دردسر را در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌بینی کرده‌ بودند، در طرف مقابل جناح چپ از پسِ قریب به هشت

دوم خرداد در خوزستان و ضرورت رویش اصلاح‌طلبیِ گفتمان‌محور!

 

رضا بهرامی

IMG 20210524 WA0101 دوم خرداد در خوزستان و ضرورت رویش اصلاح‌طلبیِ گفتمان‌محور!

 

زمستان ۷۵، در فضای سرد سپهر سیاست ایران، همه‌ چیز مهیّای ورود نامزد جناح راست به پاستور بود. در حالی که راست‌گرایان یک پیروزی بی‌دردسر را در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌بینی کرده‌ بودند، در طرف مقابل جناح چپ از پسِ قریب به هشت سال دوری از قدرت، خود را آماده می‌کرد تا در خوش‌بینانه‌ترین حالت و با شکستی آبرومندانه، زمینه‌ بازگشت به عرصه سیاست را فراهم آورد. آن روزها بسیاری از مردم هنوز محمد خاتمی را نمی‌شناختند.

 

در چنین فضای یاس‌آلودی بود که ستاد خاتمی در خوزستان‌ به ریاست محمد کیانوش‌راد آغاز به کار کرد. اتفاقاً اکثر چهره‌هایی که آن روزها به دعوت کیانوش‌راد برای راه‌اندازی ستاد خاتمی لبیک گفتند، نیک می‌دانستند که رقیب در چند قدمیِ پیروزی‌ست و آن‌ها برای رقابتی نابرابر که امید چندانی به موفقیت در آن نیست، به میدان آمده‌اند. رقابتی که آن‌چنان نابرابر بود که خاتمی در سفر به اهواز، بر پشت بامِ مسجد ارشاد با مردم سخن گفت. به رغم تمامیِ تنگناهایِ این‌چنینی، دوم خردادی‌ها در خوزستان در صحنه ماندند و کاری کردند کارِستان!

 

با بر سر کار آمدنِ دولت خاتمی، قافله‌ اصلاحات خوزستان علاوه بر دوم خردادی‌ها که از همان روز آغازین در صحنه بودند، همراهان جدیدی به خود دید که عمدتاً بعدها منشا پیشبرد امور دولت و خدمت بی‌منّت به ملت شدند. بخشی دیگر از این طیف تازه از راه رسیده اما که با خیال آسوده از پیروزی علی اکبر ناطق نوری، با جناح راست همراه شده و البته در نهایت بازنده‌ی بازی انتخابات شده بودند، اینک به ظاهر سر در پیِ اصلاحات نهاده اما به واقع در پیِ نام و نان آمده‌ بودند.

 

طیف‌هایی که به ویژه بعدها و با بر سرِ کار آمدنِ دولت یازدهم و دوازدهم در دهه ۹۰، فرصت مناسبی برای بروز و ظهور از جمله در خوزستان یافتند و به نام اصلاحات، دست به اعمالی زدند که در ادامه، یکی از عمده دلایل وارد آمدن خدشه بر وجهه جریان اصلاحات در استان شد. طیف‌هایی که به زبان خود را معتقد به مبانی اصلاحات معرفی می‌کردند اما در عمل و با انحراف از راه خاتمی و گرفتار آمدن در باتلاق باندبازی و چاکرپروری، به گفتمان اصلاحات پشت کردند. گروه‌هایی که خود را اصلاح‌طلب معرفی می‌کردند اما به بدیهی‌ترین اصول گفتمان اصلاح‌طلبی پای‌بند نبودند و دستِ آخر عملاً به دامان اصول‌گرایان در غلتیدند.

 

و حال نیز البته ردّ پای این باندهای مافیایی قدرت در سپهر سیاست خوزستان هم‌چنان به عینه قابل مشاهده است. در حالی که شعب استانی جبهه اصلاحات ایران در بسیاری از استان‌ها ارکان خود را شناخته و وارد مراحل بعدی نقش‌آفرینی در پروسه‌ی انتخابات شده‌اند، سهم‌خواهی برخی احزاب تک نفره در خوزستان سبب شده تا روند شکل‌گیری جبهه به کُندی پیش رفته و البته بسیاری از دوم خردادی‌های ثابت قدم با کارشکنی‌ همین محافل از ورود به جبهه باز بمانند.

 

ناگفته پیداست که می‌توان علی رغم اختلاف‌ها و تفاوت‌ها، با باورمندان واقعی گفتمان اصلاح‌طلبی در نهایت به فهم مشترک رسید اما با آنان که که تا به امروز، حتی یک جمله در تایید گفتمان اصلاحات در فضای عمومی نگفته‌اند و به جای کنش‌گریِ سیاسی اصلاح‌طلبانه به معنای واقعی کلمه، در گعده‌های سیاسی به دنبال کاسبی خویش‌اند،‌ نمی‌توان به فهم مشترک دست یافت.

 

علاج این زخم کهنه البته از رهگذرِ تقویت گفتمان‌محوری حاصل می‌آید. اصلاح‌طلبان باید با تقویت گفتمان‌محوری، که روش انتقادی یکی از ستون‌های اصلی آن است، به نقد بی‌رحمانه و بررسی نقاط قوت و ضعف خود نشسته و بدین ترتیب، پروسه‌ی بازسازی گفتمانی را در استان به شکلی پیگیر و فراگیر کلید بزنند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.