کد خبر : 15726
تاریخ انتشار : دوشنبه 2 تیر 1399 - 14:14

نگاهی به مدیریت انتگرالی در سازمان های آموزشی

نگاهی به مدیریت انتگرالی در سازمان های آموزشی اسماعیل رحمانی دانشجوی دکترای مدیریت آموزشی امروزه مدیران با چالش ها و فرصت‌های متعددی ناشی از تحولات سریع و شگرف در تمامی ابعاد زندگی فردی، اجتماعی و حرفه‌ای مواجه هستند. برخورد خردمندانه با این چالش‌ها و بهره‌گیری از فرصت‌ها جزء با یک نگاه تیزبین، موشکافانه و عالمانه

نگاهی به مدیریت انتگرالی در سازمان های آموزشی

اسماعیل رحمانی

دانشجوی دکترای مدیریت آموزشی

امروزه مدیران با چالش ها و فرصت‌های متعددی ناشی از تحولات سریع و شگرف در تمامی ابعاد زندگی فردی، اجتماعی و حرفه‌ای مواجه هستند. برخورد خردمندانه با این چالش‌ها و بهره‌گیری از فرصت‌ها جزء با یک نگاه تیزبین، موشکافانه و عالمانه ممکن نیست، چراکه پا به عصری نهاده‌ایم که نظریه و نظریه پردازی فناورانه و حاصل از دانش اهمیت ویژه‌ای در حل بحران‌های بشری و کلید موفقیت‌های فرد، سازمان و ملت‌ها قلمداد خواهد شد. لذا، آموزش و سازمان‌های آموزشی به عنوان سازمان‌های تولیدکنندگان دانش و دانائی محور، بیش از پیش اهمیت یافته و مدیریت آنها به‌سان اختری در تارک گستره وسیع دانائی می درخشد. در این دوران، مدیریت سیستم‌های آموزشی به جهت فشارهای محیطی دستخوش بازاندیشی بسیار شدیدی قرار گرفته است. دیگر نمی توان سازمان‌ها را به عنوان سیستم بسته تلقی کرد که بی نیاز از شناخت محیط ادامه حیات دهد، مدیران امروز اگر بخواهند به سرنوشت دایناسورها دچار نشوند و اگر می‌خواهند سازمانی پویا و زنده داشته باشند باید ندای محیط را شنیده و همگام با تغییرات آن مسائل پیرامونی را تجزیه و تحلیل کرده و عوامل مؤثر در زیست پایایی و ماندگاری توآم با پویندگی شناسایی و بکار گیرند. در این راستا مدیریت انتگرالی یا یکپارچه سازی (Integration Management) سبکی است که می تواند زمینه ساز این ماندگاری و چالاکی سازمانی را تسهیل و فراهم نمائید.

بر اساس ماهیت علم اکثر حوادث و اتفاقات طبیعی که در واقعیت آنها را لمس می کنیم به زبان ریاضی می توان بیان کرد. این تبدیل زبان کمک می کند که ابزار‌های بی‌شماری که در علم ریاضی موجود است استفاده کنیم و در پی آن تحلیل‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی را نتیجه گیری نماییم. یکی از این مفاهیم انتگرال است، که کاربرد بسیار مهمی در دنیای واقعی از جمله فیزیک و مهندسی و حتی مدیریت و دستیابی به یک انسجام فکری خواهد داشت. انتگرال بیش از پانصد سال پیش در ریاضیات مطرح شده و هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد، می شود گفت این مفهوم بر عکس عمل مشتق گیری می باشد. این استعاره در علوم  انسانی آرام آرام رایج شده و به رویکرد و سبکی از مدیرت تبدیل شده است، تا ضمن آن بتوان پتانسیل مجموع را از کنار هم گذاشتن منطقی پتانسل همه افراد بدست آورد.

انتگرال اجزای بسیار ریز را کنار هم گذاشته و یک کل معنادار را ایجاد می کند. در مدیریت انتگرالی یا یکپارچه سازی مدیر با یک برنامه ریزی منسجم ایده های خود را با رفتار و گفتاری مناسب به افراد تفهیم می کند، انتظارات را بر می شمرد و برای رسیدن به اهداف مورد نظر با توجه به پتانسیل ها از افراد کمک می خواهد. در این سبک، با کمک گرفت از این مفهوم و استعاره ریاضی، مدیر تلاش می کند در مجموعه تحت امر خویش، شناخت کاملی از پتانسیل های افراد حوزه های مختلف بدست آورد و آنگاه با توجه به نیاز‌ها و اولویت سنجی از توانمندی های آنها در جایگاه های شایسته استفاده نماید. در مدیریت انتگرالی به همه افراد بهاء داده می شود. اطلاعات مورد نیاز افراد به صورت یکپارچه‌ای در اختیار آنها قرار می گیرید تا از توانمندی آنان در جهت ارتقای سطح کیفی مجموعه، استفاده گردد. در چنین شرایطی افراد خود را در پیشرفت‌ها سهیم می دانند، در مجموع مدیریت انتگرال به یکی کردن و هماهنگ کردن فرایندهای مدیریتی مختلف و جدا از هم، یکچارچه کردن اجزاء مختلف سیستم‌های اطلاعاتی و تکنولوژی اطلاعات به طورب که تمامی افراد تحت پوشش آن سیستم را راضی نگه دارد، اطلاق می شود.

در سازمان‌های آموزشی نیز به عنوان یک سازمان پویا و ارگانیک، نیز می توان از نقش یکپاچه سازی عوامل و مدیریت انتگرالی بسیار سود جست. به طوری که مدیریت مدرسه، هرگز بدون هم‌افزایی و همفکری با همکاران خود و استفاده از مهارت‌های گروهی آموزشی قادر به اداره مدرسه خود نخواهد بود. مدیر باید ضمن شناسایی صحیح استعداد و پتانسل‌های مجموعه تحت امر خود هر کدام از آنها را به عنوان تکیه‌های از یک پازل معنادار هماهنگ کرده و ضمن اختصاص مسئولیت، متناسب با توانمندی یک چشم‌انداز واحد ایجاد نموده و از فعالیت های جزیره‌ای، نگاه موزاییکی در عملیات و رسالت سازمان به شدت فاصله گرفته و به سمت عملکرد سیستمی گام بردارد. در این رویکرد منافع افراد با منافع سازمان تناقض نداشته و بهره‌وری افراد در نهایت منتج به بهروه‌وری کل سازمان می گردد؛ هر کدام از افراد نیز ضمن اشراف کامل به وظایف و حیطه های شغلی خود از رسالت کلی و چشم انداز سازمان نیز آگاهی داشته و در راستای آن در یک مجموعه‌ای یکچارچه و منسجم فعالیت می کنند. تا نمود و برآیند آن یک تصویری زیبا و متعادل جلوه‌گر گردد. فارغ از نوع و اهداف سازمان، به عنوان مدیر یک مجموعه شایسته است محیطی یکپارچه ایجاد نموده تا ضمن شناسایی پتانسل های افراد زمینه استفاده متناسب آنها در جهت اثربخشی و ایجاد سنرژی سازمانی استفاده شود.

امید است با کاربست مدیریت انتگرالی دریچه‌ای به سمت تعالی سازمانی آموزش و پرورش گشوده شده و زمینه ساز بلوغ دیالوگ انتقادی و تعامل پویای استعداد‌های متنوع فراهم گردد./خوزتاب اخبار خوزستان

منابع جهت مطالعه بیشتر:

  • نیازی آذری، کیومرث؛ تقوایی یزدی، مریم و نیازی آذری، مریم (۱۳۹۳). نظریه‌های سازمان و مدیریت در هزاره‌ی سوم. انتشارات مهرالنبی.
  • عالمیان، وحید؛ قایدی، مهدی و حبیبی، ملوک(۱۳۹۸). بررسی میزان درک و فهم دانش آموزان سال چهارم متوسطه از مفهوم انتگرال در چارچوب نظریه APOS. فصلنامه پویش در آموزش علوم پایه، دوره پنجم، شماره چهارده.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.